قمرعذارن=
editقمر عذارن ،قمر عذارن / شیرین شوخ و شنگ قمر عذارن زلفش اسودن دیجورتارن / کرژن چین چینن حلقه ی عذارن لولن،ملولن،زنجیرن مارن / «دشوارن پریش دل گرفتار» حاجب خم چون طاق محراب حاجات / بری کی صوفی نه رای مناجات گا وینه ی هلال نه روی سماوات / یا قوس و قزح هزار علامات کمانش ژ یکان چمش طیاره ن / «دشوارن پریشدل گرفتار» عین ،عین غزال چریدهی تتار / پی من مقیمن پی طرفخمار اسود و ابیض هم لیل و نهار / دایم چوین صیاد آماده ی شکار نیم نگای نازش دایم نه کارن / «دشوارن پریش دل گرفتار» خدنگان نه دور دودیده ی خمار / سم حور ده ن سه کویز الماس آو دار سنگ پاچ و دور کش سوهانی خار دار / صف بستن نه دور ترکان خونخوار خون حورده ی دیده ی اسفندیارن / «دشوارنپریش دل گرفتار» بینی چویقامتقدرتکشیده / بیه ن و حجاب مابین دیده چون شمع مجلس خسروان چیده / قطره ی گداختش هر آن چکیده چوین شو نم نه روی غنچه ی بهارن / «دشوارن پریش دل گرفتار» گونا درخشان چویقرص قمر / یا سیب خونسار اسیل و احمر گاگا سرمه دی چوی سهای سحر / مدرخشو نه طرز خورشید خاور گردی گلناریش سیف خونسارن / «دشوارن پریش دل گرفتار» حقه فم حلقه ی میم قرآنی / یا چشمه ی کوثر صفحه ی رضوانی گوی زنجش فنجان بزم کیانی / لبریز ژه شربت دیر مغانی عقیق روپوش رویش مروارن / «دشوارن پریش دل گرفتار» گردن صراحی لبریزن ژه می / جرعه ش مکرو مرده ی مزار حی نه صدر سینه ش آویزن دو بی / هر یک پنهانن نه سر حلقه ی حٍی بیضه ی فاختن دگمش گلنارن / «دشوارن پریش دل گرفتار» وه بالا سرون،سولن، عرعرن / ناف مشک ختنعطرن عنبرن سرین ثلچ صاف فخذ مرمرن / روی ثلچش جای سم چریده بره ن آفریده یصنع پروردگارن / «دشوارن پریش دل گرفتار» یا حق بیچاره ی زلفان رش بو / او شکر کلام خوش خلق و خوش خو پری تسلای قلب «سی یاقو» نگهداریش کر ارای هیاهو شخصی که ویطور چینش طیارن / «دشوارن پریش دل گرفتار»